Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-27@05:32:40 GMT

قرن حاضر؛ ظهور آسیا و افول غرب

تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۳۰۴۷۵

قرن حاضر؛ ظهور آسیا و افول غرب

در دهه اخیر، مفهوم خیزش آسیا یا قرن آسیا به یکی از موضوعات مهم در گفتمان استراتژیک جهانی تبدیل شده است. این مفهوم یکی از جدیدترین و درعین حال یکی از قدرتمندترین جلوه‌های توجه فزاینده جامعه جهانی به قاره آسیا است.

در سال‌های اولیه قرن ۲۱ ام، گزارش‌ها درباره ضعف فزاینده آمریکا، افول احتمالی آن و کاهش قدرت نظم جهانی تحت راهبری آمریکا در امتداد آن، باعث تقویت مفهوم قرن آسیا شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ریشه‌های این مفهوم در دهه ۱۹۸۰ و بازگو کردن موفقیت اقتصادی ژاپن نهفته است. از مفهوم قرن آسیا درباره اقتصاد‌های سرزمین آفتاب تابان در دهه ۱۹۹۰ و همچنین اقتصاد‌های بزرگ چین و هند در آغاز دهه ۲۰۰۰ به کار گرفته شده است.

بنابراین، قرن آسیا اصطلاحی ابهام آلود است که معمولا تعریف مشخصی ندارد؛ یکی از دلایل این ابهام در نامگذاری‌های مشابه از قبیل قرن اقیانوس آرام، قرن آسیا-اقیانوسیه و قرن چینی و نیز، اصطلاحاتی همچون معجزه آسیای شرقی، خیزش آسیا، خیزش چین نهفته است؛ بااینحال همه این تعاریف از قدرت گرفتن کشور‌های آسیایی در یک دهه اخیر حکایت دارند.

اما، قرن آسیا از اصطلاحات فوق بسیار خاص‌تر است. زیرا این عبارت، روایتی تاریخی و هنجاری از قطب‌های درحال تغییر قدرت جهانی است. کارشناسان روابط بین‌الملل اغلب از قرن نوزدهم بهعنوان قرن اروپا یاد میکنند و علت این مسئله، تسلط قدرت‌های بزرگ اروپا، به ویژه بریتانیا روی روند سیاسی، نظامی، اقتصادی و فناوری جهان است.

در همین راستا، خیزش آمریکا به قدرت و تبدیل شدن آن به ابرقدرت، قرن بیستم را به دلیل تأثیرات واشنگتن روی امور جهانی، قرن ۲۰ ام، بعنوان قرن آمریکا مشهور شد. برهمین اساس، با آغاز قرن بیستویکم، کشور‌های پیشرو آسیایی به ویژه چین و هند رفته رفته نقش‌های بزرگتری در شکل دهی و مدیریت نظم جهانی ایفا میکنند. این نقش نتیجه توانایی فزاینده و چشمگیر این کشور‌ها در دو دهه اخیر بوده است. با این اوصاف، قرن آسیا یا خیزش آسیا، به نقش اقتصادی و سیاسی غالبی اطلاق میشود که انتظار میرود چین، هند و همسایگان آنها در قرن بیستویکم ایفا کنند.

مؤلفه‌های قرن آسیا

برداشت‌های مسلط درباره قرن آسیا غالبا درحالی است که بهنظر میرسد روند‌های مرتبط نه تنها ناظر بر تحول اقتصادی در این قاره است بلکه ابعاد ساختاری و هنجاری را نیز دربرمی‌گیرد. قرن آسیا درواقع نتیجه آسیایی شدن است. آسیایی شدن خود، فرایندی است که به موجب آن، مناطق متنوع آسیا به طور پیوسته و فزاینده حول برنامه‌های مشترک اقتصادی و تمدنی بی همتای خود با یکدیگر همگرا میشوند.

آسیای امروزی، با وجود تنوع جغرافیایی و سیاسی، یک ویژگی مشترک دارد که همانا توسعه سریع اقتصادی و تقارب تمدنی است. در قرن جدید، آسیا در ابعاد مختلف اقتصادی ازجمله تجارت، زنجیره ارزش، تولید و سرمایه گذاری مستقیم خارجی به صورت یک بلوک ابرمنطق‌های به هم متصل شده است.

از این نظر انتظار می‌رود سهم قاره آسیا از مصرف جهانی و طبقه متوسط جهان تا سال ۲۰۴۰ به ۳۹ و ۵۴ درصد برسد؛ این در حالی است که این نسبت در سال ۲۰۱۷ معادل ۲۸ و ۴۰ درصد بود. اما تأکید بر جنبه اقتصادی در برداشت‌های مسلط درباره قرن آسیا این واقعیت مهم تاریخی را نادیده میگیرد که چین و هند بزرگترین اقتصاد‌های جهان در سال ۱۸۷۰ میلادی بودند، اما هر دو کشور به استعمار قدرت‌های غربی درآمدند. بر این اساس، قرن آسیا صرفا نشانگر صعود اقتصادی این قاره در عرصه جهانی نیست بلکه نویدبخش برتری سیاسی و اجتماعی آن نیز است.

همانطور که پیشتر ذکر شد، جهان غرب در قرن بیستم در تلاش برای تحمیل سلطه خود در همه عرصه‌های اقتصادی، نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بوده است. با ورود به قرن بیستویکم، توازن قدرت اقتصادی و سیاسی بهنفع آسیا تغییر کرده به طوریکه مرکز ثقل قدرت اقتصادی و سیاسی از اروپا-آتالنتیک به سمت آسیا ـ پاسیفیک تغییر یافته است.

درواقع، میتوان گفت که از دهه ۱۹۸۰ یک تغییر راهبردی به سمت شرق در فعالیت‌های اقتصادی شروع شده و با ادامه این وضعیت تا سال، ۲۰۵۰ مرکز ثقل اقتصاد جهانی همچنان به سمت آسیا خواهد بود و بین هند و چین قرار خواهد گرفت. تا سال ۲۰۵۰ سه اقتصاد از چهار اقتصاد بزرگ جهان (چین، هند و ژاپن، در کنار آمریکا) آسیایی خواهند بود. بنابراین، جهان با نوعی بازتوزیع قدرت ازغرب به شرق روبهرو است.

البته، خیزش آسیایی به معنای از بین رفتن نفوذ و تاثیرگذاری جهان غرب روی امور جهانی نیست. بلکه قرن آسیا به معنای از بین رفتن برتری قدرت اقتصادی، سیاسی و نهادی غرب در مقابل شرق است و پکن و دهلی نو نقش اصلی را در این فرایند انتقال قدرت بازی میکند.

ظهور آسیا و افول غرب

با نزدیک شدن قرن آمریکا به پایان خود و تضعیف شدن قدرت آمریکا در کنترل و دیکته کردن امورجهانی، جهان جدیدی در حال ظهور است. در جهان نوین، کشور‌های آسیایی دیگر بازیگرانی وابسته، ضعیف و دستنشانده در عرصه بین‌المللی که از قدرت‌های غربی پیروی کنند نیستند، بلکه رفته رفته به کنشگرانی تبدیل شده اند که در بسیاری موارد از استقلال عمل در برابر دولت‌های سلطه گر غربی برخوردارند. این مسئله را به وضوح در جنگ اوکراین و غزه و اختلاف نظر‌های روسیه، چین در یک سو و آمریکا در یک سوی دیگر شورای امنیت مشاهده کرده ایم.

اوکراین؛ نماد شکست غرب در برابر شرق

یکی از مشخصه‌های خیزش آسیا، قدرتیابی قدرت‌های منطقه‌ای مانند جمهوری اسلامی ایران در بستر یک جهان چندقطبی با نقش آفرینی قدرت‌های شرقی از قبیل روسیه، هند و چین است. در بعد اقتصادی، در سال، ۲۰۰۰ آسیا کمتر از یکسوم تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص داد و در حال حاضر، در مسیر رسیدن به بالای ۵۰ درصد تا سال ۲۰۴۰ قرار دارد. اگر روند کنونی ادامه یابد، تا سال، ۲۰۵۰ آسیا مرکز اقتصاد جهانی خواهد بود و بیش از ۵۰ درصد از تولید اقتصادی جهانی را عمدتا با نقشآفرینی چین و هند، تأمین خواهد کرد.

خیزش چین و هند به منزلت قدرت بزرگ در هر دو عرصه اقتصادی و نظامی نخستین و مهمترین جلوه تغییر در توزیع قدرت جهانی است. چین و هند در بیست سال گذشته سهم خود را در اقتصاد جهانی به میزان سه برابر افزایش داده اند به طوریکه نه تنها بزرگترین تولیدکننده کالا و خدمات در جهان خواهند بود، بلکه به بزرگترین مصرفکننده‌های جهان نیز تبدیل خواهند شد. 

قدرت‌های نوظهور آسیایی به ویژه چین بیشتر از گذشته در تلاش هستند تا نظم کنونی جهانی را به گونه‌ای پیش ببرند که بازتاب دهنده منافع، ارزش‌ها و هنجار‌های ملی و آسیایی باشد.

هرچند پکن هم‌اکنون نقش ذینفع مسئول را در نظم بین المللی موجود که آمریکا برحسب مطامع استکباری خود بر سایر کشور‌های جهان تحمیل کرده است بازی میکند، ولی برنامه‌های جاه طلبانه چین، همچون ابتکار کمربند-راه و مشارکت در بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی، از خیز برداشتن آن برای درافکندن نظمی جدید با محوریت مقابله با سلطه لیبرال دمکراسی غربی حکایت دارد. بدینسان، برخالف ژاپن، هند، کره جنوبی یا هر کشور دیگر آسیایی، چین تنها قدرتی است که خود را خارج از هر ساختار اتحادی غرب محور قرار میدهد.

دومین جلوه تغییر در توزیع قدرت جهانی، افول پیوسته و فزاینده قدرت آمریکا در عرصه جهانی است. تا اواخر دهه ۱۹۶۰، آمریکا قدرت اول تولید در جهان بود؛ اما امروزه، به یک اقتصاد رانتی تبدیل شده است. در حال حاضر، ۵۸ درصد از کل درآمد در آمریکا از طریق سود سهام و پرداخت بهره حاصل می‌شود.

این در حالی است که چین پیشروترین کشور تولیدی جهان است. ازسوی دیگر، هند نیز در حال حاضر سومین اقتصاد بزرگ جهان به شمار میآید بهطوریکه تولید ناخالص داخلی آن دو برابر آلمان یا ژاپن است. ورود قریب‌الوقوع جهان به عصر آسیا فقط و فقط ناشی از خیزش و اقتصاد تولیدی بزرگ آن نخواهد بود، بلکه رشد کشور‌های کوچکتر و متوسط همانند اندونزی، مالزی، کره جنوبی و ویتنام نیز سهم چشمگیری در این زمینه دارند.

سومین جلوه تغییر در توزیع قدرت جهانی به چالش کشیده شدن برتری نظامی آمریکاست. از آنجاییکه پیوند انکارناپذیری بین جایگاه نظامی و اقتصادی یک قدرت بزرگ و اعتبار قدرت 

نرم و ظرفیت برای برنامه ریزی آن وجود دارد، در عمل ظرفیت آمریکا برای شکل دادن به نظم بینالمللی از طریق نفوذ و الگوسازی رو به کاهش است.

درواقع، آمریکا رفته رفته نه قادر و نه مایل به رهبری خواهد بود، چراکه برخالف گذشته، منابع الزام آور برای تداوم نقش رهبری در اقتصاد و سیاست بین‌الملل را در اختیار نخواهد داشت و به دلیل شکاف‌های فزاینده داخلی، از آمادگی و پشتوانه افکار عمومی برای ایفای نقش پلیس جهان برخوردار نخواهد بود.

سرنوشت قرن آسیا به فراز و نشیب‌های اقتصاد‌های ملی در آسیا، به عملکرد اقتصادی کشور‌های این قاره و جهان و به طورکلی، سیر تحوالت بین‌المللی بستگی خواهد داشت. ازآنجا که آسیا به طور سنتی در معرض رقابت رقابت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بوده است، احتمالا رقابت بر سر سلطه یابی سیاسی، قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی را نیز تجربه خواهد کرد.

در این میان، هرچند به نظر میرسد نظم جهانی آینده در منطقه آسیا شکل خواهد گرفت، ولی با این حال، الگو‌های پیچیده رقابت، درگیری، همکاری و ازهم گسیختگی را نیز به خود خواهد دید. بر همین اساس، ازنظر سیاسی و اجتماعی، آسیا به احتمال زیاد به مناطق تابعه مانند آسیای غربی، آسیای جنوبی، آسیای مرکزی تقسیم خواهد شد.

البته در این میان، بسیاری از کارشناسان غربی، خیزش آسیا را یک افسانه می‌پندارند و علت اصلی انتقاد آنها "وسعت آسیا و نبودن ساختاری یکپارچه در آسیا است" و همین عدم اتحاد در بین برخی از کشور‌های آسیایی، همواره در تاریخ منطقه، یکی از ابزار‌های اصلی کشور‌های غربی برای گسترش سلطه و نفوذ خود در آسیا بوده است.

در همین راستا، افزایش اتحاد و همگرایی کشور‌های آسیایی ورای چین و هند و تلاش همه کشور‌ها به سمت هدفی مشترک و سودآور برای همه کشورها، یکی از شروط اساسی قرن آسیا است. اما، خیزش و رشد آسیا غیرقابل انکار است و یکی از نشانیه‌های آشکار این مسئله قدرت گرفتن شورای همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و عضویت هرچه بیشتر کشور‌ها در پیمان بریکس است.

افول قدرت غرب و هژمونی غربی نیز در جنگ غزه و عدم توانمندی آمریکا بعنوان راهبر نظم رو به افول جهانی در مدیریت تنش‌ها و چالش‌های کنونی جهان همچون تغییرات اقلیمی، بحران گرسنگی به علت جنگ اوکراین و فساد اتحادیه اروپا و کی‌یف در روند صادرات غلات و ادامه یافتن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نادیده گرفته شدن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و قوانین بین‌المللی از سوی تل آویو، همگی نشانی آشکار از عدم اتحاد و سقوط قرن آمریکایی است.

منبع: برنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: آسیا اروپا قدرت های جهانی کشور های آسیایی بین المللی قدرت جهانی خیزش آسیا چین و هند قرن آسیا کشور ها تا سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۳۰۴۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضور ایران در میدان رقابت قدرت های جهان در شبه‌ قاره | مزیت ویژه‌ای که سریلانکا برای ایران دارد

همشهری آنلاین – گروه سیاسی: سفر یک روزه سیدابراهیم رئیسی در شرایطی انجام شد که افتتاح ابرپروژه چندمنظوره سد و نیروگاه «اومااویا» یکی از مهم‌ترین برنامه‌های این سفر بود؛ ابرپروژه‌ای که بیش‌از هر چیز نشان‌دهنده گام‌های موفق در پیشبرد راهبردهای مدنظر در عرصه دیپلماسی اقتصادی با بهره‌گیری از توانمندی‌های حوزه فنی – مهندسی کشور است.

رئیس‌جمهور ایران در جریان سفر به سریلانکا، علاوه‌بر بهره‌برداری از ابرپروژه «اومااویا»، رایزنی‌های دوجانبه‌ای هم با رانیل ویکرمسینگه، همتای سریلانکایی خود داشت. برگزاری نشست هیات‌های عالی‌رتبه مشترک دو کشور، امضای اسناد همکاری و برگزاری نشست‌مطبوعاتی روسای‌جمهور دو کشور، از دیگر برنامه‌های رئیسی در کلمبو بود.

مناسبات اقتصادی ایران و سریلانکا

قطار دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم درحالی به ایستگاه سریلانکا رسید که این کشور از نظر جایگاه ژئوپلتیک، از موقعیت ویژه‌ای در شبه قاره هند برخوردار است و همواره مورد توجه دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار داشته‌است. این درحالی است که مناسبات تهران – کلمبو طی سال‌های گذشته همواره در مسیر پیشرفت بوده‌است و سریلانکا از مشتریان انرژی و خدمات فنی – مهندسی ایران به‌حساب می‌آید.

اگرچه طی دهه‌های گذشته ایران و سریلانکا در حوزه مبادله نفت و چای تعاملات قابل‌توجهی داشته‌اند، اما وجود توانمندی‌ها و ظرفیت‌های متنوع در دوطرف، شرایط مناسبی را برای گسترش روزافزون همکاری‌های سیاسی – اقتصادی فراهم کرده‌است.

اهمیت «کلمبو» در تجارت دریایی

یک کارشناس مسائل شبه قاره هند در گفت‌وگو با همشهری آنلاین، با اشاره به اهمیت سفر رئیس‌جمهور به سریلانکا اظهارکرد: سریلانکا ازجمله کشورهای مهم در حوزه جنوب‌ آسیا محسوب می‌شود که گسترش همکاری‌ها با این کشور از جنبه‌های مختلف می‌تواند مزیت‌های قابل‌توجهی برای ایران به همراه داشته باشد.

امین رضایی‌نژاد افزود: شهر بندری «کلمبو» به‌عنوان پایتخت سریلانکا از اهمیت ویژه‌ای در حوزه تجارت دریایی برخوردار است و توجه بسیاری از کشورهای را به خود جلب کرده‌است. کلمبو در واقع نقطه عطفی در مراودات جاری در اقیانوس هند و عبور و مرور کشتی‌ها به‌شمار می‌رود.

وی با اشاره به اینکه بیشتر کشتی‌های عبوری از این منطقه معمولا توقفی هم در بندر کلمبو دارند، گفت: این بندر از نظر راهبردی دارای اهمیت ویژه‌ای است و می‌توان آن را جزو بنادر مهم جهان به‌شمار آورد که برای کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اهمیت ویژه‌ای دارد.

مزیت‌های راهبردی سریلانکا

این کارشناس مسائل شبه قاره هند با اشاره به اهمیت توسعه مناسبات ایران و سریلانکا عنوان کرد: طی سال‌های اخیر شاهد یک جنگ کمتر رسانه‌ای شده میان ابرقدرت‌های جهان برای حضور پررنگ‌تر در سریلانکا بوده‌ایم و آنها کوشیده‌اند با افزایش مناسبات با این کشور از مزیت‌های راهبردی این موضوع استفاده کنند.

رضایی‌نژاد با اشاره به حضور پررنگ چینی‌ها در سریلانکا طی سال‌های اخیر اظهارکرد: چینی‌ها طی سال‌های اخیر اقدام‌های گسترده‌ای به‌منظور توسعه بندر «هامبانتوتا» در قسمت جنوبی سریلانکا و در نزدیکی مسیر کشتیرانی بین‌المللی انجام داده‌اند؛ اقدامی که نقش ویژه‌ای در کنترل تجارت دریایی ازسوی چینی‌ها دارد.

وی با اشاره به راهبرد ایران برای نقش‌آفرینی موثرتر در معادلات نظام بین‌الملل، عنوان کرد: گسترش فعالیت‌ها و ظرفیت‌ها در عرصه تجارت و حمل‌ونقل دریایی، یکی از مهم‌ترین ابزارها در مسیر نیل به راهبرد محوری افزایش تاثیرگذاری بر مناسبات بین‌المللی است؛ راهبردی که بیش از پیش اهمیت گسترش روابط با سریلانکا را نمایان می‌کند.

رضایی‌نژاد همچنین تاکید کرد: ازسوی دیگر اگر می‌خواهیم نقش‌آفرینی موثرتری در حوزه شبه‌قاره هند داشته باشیم، ناگزیر به توسعه مناسبات با سریلانکا هستیم.

فرصتی برای ارتقای جایگاه دیپلماسی عمومی ایران

این کارشناس مسائل شبه قاره هند با اشاره به برخورداری سریلانکا از جمعیت مسلمان (حدود ۱۰ درصد)، عنوان کرد: با توجه به اینکه جمعیت مسلمانان سریلانکا طی سال‌های اخیر ازسوی جریان‌های بودایی افراطی مورد ستم بوده‌اند، توسعه مناسبات تهران – کلمبو سبب ارتقای جایگاه دیپلماسی عمومی ایران در جهان اسلام خواهد شد.

رضایی‌نژاد با اشاره به نقش محوری جمهوری‌اسلامی در تحولات جهان اسلام ادامه داد: نکته اینجاست که رقبای ایران در حوزه جهان اسلام، مانند مصر، ترکیه، قطر، عربستان و پاکستان توجه ویژه‌ای به مسلمانان سریلانکا ندارند و جایگاهی برای این کشور در پازل سیاسی خود قائل نیستند.

وی افزود: با توجه به چنین رویکردی، گسترش روزافزون مناسبات ایران و سریلانکا از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و باید با جدیت ویژه‌ای ازسوی دستگاه سیاست‌خارجی کشور پیگیری شود.

اهمیت توسعه همکاری‌های اقتصادی

این کارشناس مسائل شبه قاره هند درباره اهمیت توسعه همکاری‌های اقتصادی ایران و سریلانکا تصریح کرد: با توجه به شرایط تحریمی ایران، بهره‌گیری از ظرفیت‌های اقتصادی به‌منظور گسترش مناسبات دراین حوزه، می‌تواند گام مهمی در مسیر خنثی‌سازی تحریم‌ها به‌حساب آید.

رضایی‌نژاد با اشاره به ضرورت توسعه صادرات محصولات ایرانی به سریلانکا، اضافه کرد: اگرچه سریلانکا جزیره‌ای کوچک به‌حساب می‌آید، اما می‌تواند به‌عنوان یک مقصد صادراتی مهم برای ایران باشد. رقابت قدرت‌های جهانی به‌منظور ایفای نقش بیشتر در سریلانکا نشان‌دهنده ظرفیت‌های اقتصادی و اهمیت موقعیت ژئوپلتیک این کشور است.

کد خبر 847066 برچسب‌ها ایران و سریلانکا سیاست‌ خارجی سید ابراهیم رئیسی

دیگر خبرها

  • ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
  • عملیات تنبیهی وعده صادق، اثبات ظهور قدرت نظامی ایران به جهان
  • تعهد پاکستان برای اجرایی کردن خط لوله صلح/ پارادایم جدید از قدرت اقتصادی ایران در آسیا
  • شاگردان شمسایی به دنبال اثبات قدرت/ نبرد ۴ تیم برای جام جهانی
  • حضور ایران در میدان رقابت قدرت های جهان در شبه‌ قاره | مزیت ویژه‌ای که سریلانکا برای ایران دارد
  • رئیس جمهور ونزوئلا: آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند
  • لوکاشنکو: پرستیژ بین‌المللی واشنگتن و لندن در حال افول است
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند
  • عقلانیت، معنویت و عدالت، سه ضلع تفکر شیعی هستند که برخاسته از معارف اهل‌بیت(ع) است
  • ابعادی از ظهور قدرت ایران در عملیات «وعده صادق»